هوش مصنوعی: مخاطب در این نامه از جدایی از یار خود و سفر به ایروان سخن می‌گوید. او به مشکلات و اختلافات پیش‌آمده در مأموریت‌های خود اشاره کرده و امیدوار است با حل مسائل مالی، فرصتی برای دیدار مجدد فراهم شود. در غیر این صورت، ادامهٔ داستان را در آینده بیان خواهد کرد.
رده سنی: 16+ متن دارای اصطلاحات تاریخی و ادبی است که ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد. همچنین، محتوای عاطفی و اشاره به مشکلات شخصی و مأموریت‌های رسمی نیاز به درک بالاتری دارد.

شمارهٔ ۷ - قائم مقام میرزا بزرگ قبل از مصالحه روس نوشته است

مخدوم من. مکتوب جاخالی منظومی است که بعد از مهاجرت مهربان انفاد ایروان شده بود البته بنظر رسیده است. اولش این بود که:

آه از آن دم که رفت لابد و ناچار
رو بره ایروان سواره قاجار

یار من از من جدا شد آن دم و گشتم
یار باندوه و رنج و غصه تیمار
اما؛ آن روزها همان حمایت مفارقت بود و ناتمام فرستاده بودم. گزارش سفر نخچوان و خوی خودمان و مأموریت تبریز و سه بار رفت و آمد بنده. شما با ایلچی برای سازش و کرّهً بعد اخری اختلاف آراء و سایر غرابت اتفاقات را نداشت ما لاعین رات و لا اذن سمعت. سخن بسیار است، مجال عرض نیست، خدا زمان ملاقات را با حسن وجه مرزوق کند.
اگر ان شاءالله تعالی قبض این تنخواه که موقوف علیه مصالحه است، قبل از موعد از مکنیل صاحب برسد، فراغی و دماغی بفضل خدا هم می‌رسد که باز اتفاق صحبت افتد و حواس را جمعیت باشد، والا باقی داستان را فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه، معروض آستان خواهم داشت. این روزهای ده ساعتی نه ساعتی را چندان ظرف نیست که مجال آن همه حرف باشد.
والسلام
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶ - خطاب به عالیجاه میرزا بزرگ نوری
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸ - خطاب به میرزا بزرگ نوری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.