هوش مصنوعی:
متن بیانگر احساسات عمیق نویسنده نسبت به شخصی مهم است که با یاد و خیال او زندگی میکند. همچنین، اشارهای به مکاتبات و پیامهای رسمی دارد که شامل موضوعاتی مانند وکالت، نامهای به نماینده روسیه و مسائل مربوط به حکومت و اختلافات داخلی است. نویسنده امیدوار است با بازگشت به دارالخلافه، دیداری با شخص مورد نظر داشته باشد.
رده سنی:
18+
متن دارای عبارات پیچیده ادبی و تاریخی است که درک آن به دانش زبانی و فرهنگی بالایی نیاز دارد. همچنین، برخی مفاهیم عرفانی و سیاسی موجود در متن برای مخاطبان جوانتر ممکن است نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۲ - نامة ای است که قائم مقام به فاضل خان گروسی نوشته است
هر ملک وجودی که بخوبی بگرفتی
سلطان خیالت بنشاندی بخلافت
حاشا که از زمان مفارقت صوری تا حال یک نفس بی یاد شما گذشته، یا نقش خیال و آرزوی وصال از دیده و دل محو گشته باشد.
ارید لانسی ذکرها فکانما
تمثل لی لیلی بکل سبیل
نمیقه انیقه. که غایت مقصود دل و جان، جامع محسنات معانی و بیان بود، کالماء فی الغلیل و البرء للعلیل، رسید وخاطر آرزومند را تسلی و تسکین داد. من نمیدانم که این جنس سخن را نام چیست؟
نواب نایب السلطنة روحی فداه با مشاغل لاتعدو لاتحصی که این اوقات دارند اوقات شریف را ملاحظه مسطورات آن مصروف داشته، همه کار را برکنار گذاشتند و فی الحقیقه تفریح قلبی بعد از آن حوادث ایام و توارد اسقام فرمودند به آن فقرات ثلثه رسیدند عرض کردم:
اول: منصب وکالت است. تصدیق کردند که بالا رث و الاستحقاق از این طایفه است.
ثانی: مقدمه مجید مفقود فرمودند: بوکیل روس حکم کردهایم و بسردار روس نوشته، امید هست که ان شاءالله تعالی جواب بر وفق خواهش برسد.
ثالث: حکایت وجهی بود که بایست علی قلی خان بشما رسانده باشد و هر چند نرسیده نفاق مابین اولاد مرحوم نجفعلی خان واختلالی که در کار حکومت باعث شده همین که اندک انتظامی حاصل شد؛ بفضل الله و عونه، عاید و واصل خواهد شد، خصوصا حالا که موکب والا عازم دارالخلافه است و شرفیابی شما بخدمت اشرف و فیض یابی من بصحبت شریف که مایة بهجت ضمیر است نزدیک میباشد.
یارب این آرزو مرا چه خوش است.
سلطان خیالت بنشاندی بخلافت
حاشا که از زمان مفارقت صوری تا حال یک نفس بی یاد شما گذشته، یا نقش خیال و آرزوی وصال از دیده و دل محو گشته باشد.
ارید لانسی ذکرها فکانما
تمثل لی لیلی بکل سبیل
نمیقه انیقه. که غایت مقصود دل و جان، جامع محسنات معانی و بیان بود، کالماء فی الغلیل و البرء للعلیل، رسید وخاطر آرزومند را تسلی و تسکین داد. من نمیدانم که این جنس سخن را نام چیست؟
نواب نایب السلطنة روحی فداه با مشاغل لاتعدو لاتحصی که این اوقات دارند اوقات شریف را ملاحظه مسطورات آن مصروف داشته، همه کار را برکنار گذاشتند و فی الحقیقه تفریح قلبی بعد از آن حوادث ایام و توارد اسقام فرمودند به آن فقرات ثلثه رسیدند عرض کردم:
اول: منصب وکالت است. تصدیق کردند که بالا رث و الاستحقاق از این طایفه است.
ثانی: مقدمه مجید مفقود فرمودند: بوکیل روس حکم کردهایم و بسردار روس نوشته، امید هست که ان شاءالله تعالی جواب بر وفق خواهش برسد.
ثالث: حکایت وجهی بود که بایست علی قلی خان بشما رسانده باشد و هر چند نرسیده نفاق مابین اولاد مرحوم نجفعلی خان واختلالی که در کار حکومت باعث شده همین که اندک انتظامی حاصل شد؛ بفضل الله و عونه، عاید و واصل خواهد شد، خصوصا حالا که موکب والا عازم دارالخلافه است و شرفیابی شما بخدمت اشرف و فیض یابی من بصحبت شریف که مایة بهجت ضمیر است نزدیک میباشد.
یارب این آرزو مرا چه خوش است.
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱ - نامة دوستانه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳ - خطاب به فاضل خان گروسی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.