هوش مصنوعی: در این متن عرفانی، شخصی به نام رهروی نزد بایزید می‌رود و خانه او را دربسته می‌یابد. او از بایزید می‌پرسد که مرغ دام و رهبر عالم کجاست. بایزید پاسخ می‌دهد که سال‌هاست در جستجوی نشانه‌ای از خود (بایزید) است، اما کسی به او نشان نداده است. او توضیح می‌دهد که پاکبازان راه عرفان با رهایی از خود به آرامش رسیده‌اند و برای یافتن نشانه‌های حقیقت، باید از خود گذشت. در پایان، بایزید به رهروی می‌گوید که برای رسیدن به این راه، باید مانند ماری از پوست خود بیرون آید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و اصطلاحات خاص آن دارد.

بخش ۳۶ - حکایت بایزید علیه الرحمة

رهروی ناگه بنزد بایزید
چون بر آمد خانه را دربسته دید

حلقه بر در زد که مرغ دام کو
رهبر عالم شد بسطام کو

بایزیدش گفت کای روشن روان
سالها شد تا ازو جویم نشان

در همه عمر آرزوی او مراست
بایزید اندر همه عالم کجاست

من بسی جستم ز پیدا و نهفت
کس نشان بایزیدم را نگفت

پاکبازان ره چنین پیموده اند
تا دمی بیخود ز خود آسوده اند

گر بدو پیوندی از خود درگذر
بی نشان شو تا نشان یابی مگر

با تو گویم در رهش چون آمدی
همچو مار از پوست بیرون آمدی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۵ - در بیان تجلی ذات میفرماید
گوهر بعدی:بخش ۳۷ - در بیان سماع و کیفیت آن میفرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.