هوش مصنوعی: این متن عرفانی به بیان عشق و اشتیاق عاشق به معشوق الهی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، حجاب‌های رسیدن به معشوق را پندارهای دنیوی می‌داند و وصال به او را بهشت عاشقان معرفی می‌کند. در نهایت، رسیدن به معشوق را در گرو نفی خود و رهایی از تعلقات دنیوی می‌داند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۱

می نماید هر زمان حسن دگر دلدار ما
تا نباشد جز طلبکاری بعالم کار ما

در حقیقت شد بهشت عاشقان دیدار دوست
جز وصال و فرقت او نیست نور و نارما

حسن او پیداست ما محجوب هستی خودیم
شد حجاب روی جانان پرده پندار ما

در لباس هر چه بینی آن پری رورو نمود
نیست عالم غیر مرآت جمال یار ما

دیده ام در پرده هر ذره مهر روی دوست
عارفی کو تا که گردد واقف اسرار ما

بی من و مایی بود اقبال بخت عاشقان
شد براه عشق او ما و منی ادبار ما

آنچه بیند جان جمله سالکان در خواب خوش
آن به بیداری عیان بیند دل بیدار ما

فخر و ناموس طریقت هست عجز و نیستی
در حقیقت کبر و هستی نیست غیر از عارما

گفتمش مطلوب جانم زین طلب دانی که چیست
گفت مطلوب اسیری نیست جز دیدار ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.