۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۷

عالم چو سایه، نور رخت هست آفتاب
باشد وجود سایه ز خور زین مرو بتاب

بزدا غبار غیر ز آئینه دلت
تا عکس روی دوست ببینی توبی حجاب

عکس رخش ز آینه کون ظاهرست
در پیش عارف حق بین چو آفتاب

عاشق برای دیدن او بگذر از دو کون
عاقل سراب را بگذارد ز بهر آب

آزاده گشت جان اسیری ز قید جهل
تا روی نوربخش جهان دید بی حجاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.