هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر عشق را چاره‌ساز دل بیقرار خود می‌داند و درد معشوق را مرهم جان خود می‌خواند. او از فقر و فنا در راه عشق سخن می‌گوید و هستی و ناموس را در این راه بی‌ارزش می‌شمارد. شاعر خود را رند و قلاش و پاکباز می‌خواند و عشق را شعار خود می‌داند. او از خاک کف پای عاشقان بودن و عشق را دارایی اصلی خود در جهان می‌داند. در پایان، شاعر از جور و جفای رقیبان نمی‌هراسد زیرا مهر و وفای یارش را پشتیبان خود می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از اصطلاحاتی مانند 'رند' و 'قلاش' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

شمارهٔ ۶۰

عشق توچاره ساز دل بیقرار ماست
درد و غم تو مرهم جان فگارماست

فقر و فناست شیوه رندان جان فشان
در راه عشق هستی و ناموس عارماست

معشوقه باز و رندم و قلاش و پاکباز
جانا بدین عشق تو اینها شعار ماست

تا گشته ایم خاک کف پای عاشقان
در کاینات عشق همه گیر و دار ماست

میخانه تا سپرد بما پیر می فروش
ذرات جرعه نوش می خوشگوار ماست

تا شسته ایم دست دل از کار کاینات
در هر دو کون هر چه تو بینی بکارماست

از جور و از جفای رقیبان اسیریا
غم نیست چون بمهر و وفایار یار ماست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.