هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه بر اهمیت پاکسازی درون از هر آنچه غیر از معشوق است تأکید دارد و بیان می‌کند که حجاب‌های وجودی مانع دیدار جمال دوست می‌شوند. شاعر از وحدت وجود و یگانگی معشوق سخن می‌گوید و عشق به او را تنها راه رسیدن به حقیقت می‌داند. همچنین، اشتیاق به دیدار معشوق و زیبایی‌های او را توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۸۲

خواهی که دیده باز کنی بر جمال دوست
بیرون کن از درون دلت هرچه غیر اوست

شد در میانه هستی تو پرده حجاب
ورنه همیشه با تو دلارام روبروست

دریا دلی که جرعه جانش بود محیط
مستی او کجا زمی جام یا سبوست

نقش دوئی بدیده احول اگر نمود
اما بچشم اهل نظر آن یکی نه دوست

هر لحظه روی تو چو نماید جمال تو
مارا چو حسن تو همه دم عشق نو بنوست

رخسار دوست آینه صاف و روشن است
بنگر که عکس جمله عالم عیان دروست

جانا چه دیر دیر نمائی بما جمال
دیدار تو همیشه دلم را چو آرزوست

جانم چو دید حسن تو پیدا ز روی خوب
زان رو همیشه مایل رخساره نکوست

بویی ز وصل دوست نیابد اسیر یا
جانی که در جهان همه مایل برنگ و بوست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.