۱۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۷

هرکه از سر عشق آگاهست
محرم عاشقان درگاهست

با جمال تو میل حور و بهشت
نکند هر که مرد آگاهست

هرکه در بحر ذات فانی شد
او غریق فناء فی الله است

هرکه فانی ز خود، بحق باقی است
بر سریر شهود او شاهست

چون برید از خود و بحق پیوست
واصل حق و سالک راهست

عشق ورزی ارادت دل ماست
عشق جانم نه کار اکراهست

جاه دنیا بنزد اهل یقین
چاه باشد بصورت ارجاهست

ره مطلوب می برد طالب
در طلب گر بعشق همراهست

هان اسیری بوصل دوست شتاب
میرود عمر و روز بیگاهست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.