هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی به توصیف جمال معشوق و تأثیر نور وجود او بر جهان میپردازد. شاعر معشوق را به خورشید حقیقی تشبیه میکند که整个世界 را روشن کرده و جمال او در هر ذرهای نهفته است. عارفان حقیقت را میبینند، اما نادانان تنها به گمانها بسنده میکنند. شعر همچنین به مقایسهی عاشق دیوانه و زاهد افسرده میپردازد و برتری عشق را بر زهد خشک تأکید میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عرفانی و عمیق این شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.
شمارهٔ ۱۲۶
روی چو مهت کاینه جان و جهانست
حسنش ز همه ذره چو خورشید عیانست
عالم شده از نور رخت ظاهر و پیدا
در پرده هر ذره جمال تو نهانست
در ظاهر و باطن بیقین از همه رویی
عارف همه او بیند و جاهل بگمانست
در مذهب من نام و نشان جمله ترا بود
غیری که نباشد ز کجا نام و نشانست
خورشید حقیقی است که از کون و مکان تافت
عالم همه روشن شده از پرتو آنست
از عاشق دیوانه خبر جوی ز معشوق
کین زاهد افسرده هم از بیخبرانست
حسن رخ تو دید اسیری ز دو عالم
ای جان ز جهان او بجمالت نگرانست
حسنش ز همه ذره چو خورشید عیانست
عالم شده از نور رخت ظاهر و پیدا
در پرده هر ذره جمال تو نهانست
در ظاهر و باطن بیقین از همه رویی
عارف همه او بیند و جاهل بگمانست
در مذهب من نام و نشان جمله ترا بود
غیری که نباشد ز کجا نام و نشانست
خورشید حقیقی است که از کون و مکان تافت
عالم همه روشن شده از پرتو آنست
از عاشق دیوانه خبر جوی ز معشوق
کین زاهد افسرده هم از بیخبرانست
حسن رخ تو دید اسیری ز دو عالم
ای جان ز جهان او بجمالت نگرانست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.