هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و مستی معنوی سخن میگوید، از عشق به معشوق الهی و از دست دادن خود در این عشق. او از گذر از ظواهر دینی مانند کعبه و مسجد به سوی خرابات (نماد عشق و مستی) میگوید و بیان میکند که تمام عالم در وحدت وجود غرق است و هستی تنها به وجود معشوق معنا مییابد. شاعر همچنین از نقشبندی عالم و آفرینش انسان توسط معشوق سخن میگوید و از مستی دائمی از شراب وصال معشوق یاد میکند.
رده سنی:
18+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده مانند خرابات، مستی معنوی، و وحدت وجود، درک این متن را برای مخاطبان جوانتر دشوار میسازد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به پیشینه فرهنگی و ادبی نیاز دارند که معمولاً در سنین بالاتر کسب میشوند.
شمارهٔ ۱۲۷
رند و قلاشیم و مست و می پرست
از شراب عشق تو رفته ز دست
معتکف در کعبه و مسجد بدم
در خراباتم کنون افتاده مست
تا بمعشوقی کنی اظهار ناز
از نیاز عاشقان عالم پرست
جمله عالم غرق بحر وحدتند
از زمین و آسمان بالا و پست
بود عالم جز بهستی تو نیست
دایما از فیض عامت نیست هست
نقش بند ما مثال خویش خواست
صورت آدم کشید و نقش بست
از شراب وصل تو مست مدام
چون اسیری گبر و ترسا بت پرست
از شراب عشق تو رفته ز دست
معتکف در کعبه و مسجد بدم
در خراباتم کنون افتاده مست
تا بمعشوقی کنی اظهار ناز
از نیاز عاشقان عالم پرست
جمله عالم غرق بحر وحدتند
از زمین و آسمان بالا و پست
بود عالم جز بهستی تو نیست
دایما از فیض عامت نیست هست
نقش بند ما مثال خویش خواست
صورت آدم کشید و نقش بست
از شراب وصل تو مست مدام
چون اسیری گبر و ترسا بت پرست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.