هوش مصنوعی: این شعر از مولانا یا یکی از شاعران عارف‌مسلک است که به موضوعاتی مانند عشق الهی، تسلیم در برابر قضا و قدر، فقر و نیاز معنوی، و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از دل دیوانه خود می‌خواهد که از بی‌خودی و غم بیهوده دست بردارد، به رضای الهی تن دهد، و با عجز و مسکینی به سوی حق حرکت کند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سال دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم استفاده‌شده ممکن است برای کودکان نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۶۲

ای دل دیوانه تاکی بیخودیها کردنت
برسرم پیوسته طعن نیک و بد آوردنت

چند خواهی دست و پا زد رو رضا ده با قضا
تا بکی باشد غم بیهوده آخر خوردنت

این چه جهل است عاقبت اندیشه کن ای بی خبر
خلق راضی کردن و حق را ز خود آزردنت

گر نرفتی بر صراط المستقیم ای بی طریق
در طریق آخر کجا شد این طریق اسپردنت

گر براه فقر خواهی رفت سوی حضرتش
زاد این ره عجز و مسکینی بباید بردنت

گر رسد نفعی بدرویشان مسلم باشدت
نیکنامی را بساطی در جهان گستردنت

گر همی خواهی وصالش ای اسیری بایدت
دل زیاد غیر او پیوسته خالی کردنت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.