هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و دلدادگی سخن می‌گوید و توصیفی شاعرانه از تأثیر زیبایی معشوق بر دل و جان عاشق ارائه می‌دهد. شاعر از اسارت در دام عشق، فتنه‌انگیزی معشوق، و تأثیر عمیق او بر زندگی خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از اصطلاحات شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند اسارت در عشق و فتنه‌انگیزی نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۸۵

چو حسن روی او جلوه گری کرد
ز فکر دین و دل ما را بری کرد

دل و جان را بغارت داد عاشق
چو با سودای عشقش همسری کرد

بدین ماست مؤمن آنکه عمری
بکفر زلف او جان پروری کرد

بعالم یکدل هشیار نگذاشت
چو چشم مست او عشوه گری کرد

اسیر دام او شد جانم آخر
چو فکر زلفش اول سرسری کرد

چه داند حال زار بیدلان چیست
بت شوخی که حو با دلبری کرد

دل و جان و جهان شد فتنه او
ز بس ناز و کرشمه کان پری کرد

سرافرازی کند بر جمله شاهان
درین ره هر که ترک سروری کرد

اسیری شهره شهرست و بدنام
که او دردین عشقش کافری کرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.