هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلی، زیبایی و جمال معشوق را توصیف میکند و از عشق و هجران سخن میگوید. شاعر از ناز و انداز معشوق، زلفهای او، و تأثیرات عشق بر دل و جان خود میسراید. همچنین، به موضوعاتی مانند حسادت حاسدان و بیفایده بودن پندهای ناصحان در عشق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال نامفهوم یا نامناسب باشد.
شمارهٔ ۲۲۲
ای قامت رعنای تو رشک سهی سروبلند
وی شیوه و ناز تو در پیش نظر بازان پسند
بگشای چین زلف را، آزاده کن ما را ز ما
تاکی دل و جان مرا چون بندیان داری ببند
عالم بدام فتنه شد پا بسته قید بلا
بهر شکار صید چون انداخت گیسویت کمند
از شربت لعل لبت درد دلم را کن دوا
در تاب تب جانهای ما در نار هجران تا بچند
عشاق را سود و زیان سودای زلف سرکشت
مهر رخ چون ماه تو سرمایه هرمستمند
ای ناصح مشفق دگر پند من عاشق مده
زیرا زیان عشق را پندت نباشد سودمند
کوری چشم حاسدان سر جمال نوربخش
هر دم اسیری بیشتر میگو به آواز بلند
وی شیوه و ناز تو در پیش نظر بازان پسند
بگشای چین زلف را، آزاده کن ما را ز ما
تاکی دل و جان مرا چون بندیان داری ببند
عالم بدام فتنه شد پا بسته قید بلا
بهر شکار صید چون انداخت گیسویت کمند
از شربت لعل لبت درد دلم را کن دوا
در تاب تب جانهای ما در نار هجران تا بچند
عشاق را سود و زیان سودای زلف سرکشت
مهر رخ چون ماه تو سرمایه هرمستمند
ای ناصح مشفق دگر پند من عاشق مده
زیرا زیان عشق را پندت نباشد سودمند
کوری چشم حاسدان سر جمال نوربخش
هر دم اسیری بیشتر میگو به آواز بلند
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.