هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و تأثیرات عمیق آن بر روح و جان خود سخن می‌گوید. او از رهایی از قیدوبندهای ظاهری مانند مسجد و گرایش به سمت خرابات (نماد عشق و آزادی) صحبت می‌کند و بیان می‌کند که درد عشق برایش از هر درمانی ارزشمندتر است. شاعر همچنین به ناتوانی عقل در درک اسرار عشق الهی اشاره می‌کند و عشق را بالاتر از هر منطق و استدلالی می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته (مانند خرابات) نیاز به پیش‌زمینه فرهنگی و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۳۴

چو دل در دست عشقش مبتلا شد
چگویم برمن از جورش چه ها شد

چو درد عشق جانم راست درمان
مرا درد تو بهتر از دوا شد

ز مسجد آمدم سوی خرابات
چو لطف دوست ما را رهنما شد

بیک دم رخ نمود و عقل و دین برد
ندانستم دگر باره کجا شد

به عاشق گر چه کرد اول جفاها
در آخر هرجفا با صد وفا شد

ندارد بهره از اسرار خلقت
کسی کو در پی چون و چرا شد

اسیری جام جم دانی چه باشد
دلی کز نور معنی با صفاشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.