هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و حالات عاشقانه و حیرت شاعر را در برابر جمال یار بیان می‌کند. شاعر از تماشای رخ معشوق و ذکر او به عنوان تنها مونس عاشقان یاد می‌کند و هرگونه زیان را در برابر سودای عشق ناچیز می‌شمرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۲۵۹

ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگر
چون مسافر حسن تو هر دم بمأوائی دگر

من چنان حیران حسن روی یارم کز جهان
جز نظر بروی ندارم هیچ پروائی دگر

جز تماشای رخ معشوق و ناز و شیوه اش
نیست عاشق را بعالم خود تماشائی دگر

عاشقان را ذکر معشوقست مونس دایما
غیر فکرش بیدلان را از کجا رائی دگر

سود ما سودای زلف و مهر رویت بود و بس
هر زیانی زین که باشد به ز سودائی دگر

با دل پر درد عاشق چشم شوخت دم بدم
از سر لطفی و نازی کرده ایمائی دگر

کرده غارت بود عاشق را برندی و آنگهی
در برآورده ز لطف و گفته از مائی دگر

برسر بازار عشقش از ملامت هر کسی
گفته با من عاشق بیدل تو رسوائی دگر

جز تمنای لقای نوربخش هردو کون
در جهان نبود اسیری را تمنائی دگر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.