هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از ظهور معشوق و تأثیر آن بر عاشقان سخن میگوید. معشوق با جمال خود جهان را آشکار میکند و هر عاشقی را به حالتی دیگر میاندازد. شاعر از رهایی از تاریکی خودبینی و رسیدن به نور حقیقت میگوید و اشاره میکند که اسرار عرفانی برای همه قابل درک نیست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار خواهد بود. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۷۲
آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یار
حسن جمال خود بجهان کرد آشکار
معشوق چون بجلوه گری گشت داستان
هر عاشقی بنقش دگر کرد بیقرار
چون پرده خیال ز چشم تو دور شد
گردد عیان که هست جهان نقش آن نگار
سودای کفر و دین ز خیالم نمی رود
تا دیده ام دمیده برویش خط غیار
تابنده شد ز پرده هر ذره آفتاب
چون ظلمت منی و توئی رفت برکنار
سیر و سلوک حق کسی شد درین طریق
کوبا خداست دایم و از خود کند فرار
اسرار کشف در خور هر گوش و فهم نیست
دم درکش ای اسیری و سر را نگاه دار
حسن جمال خود بجهان کرد آشکار
معشوق چون بجلوه گری گشت داستان
هر عاشقی بنقش دگر کرد بیقرار
چون پرده خیال ز چشم تو دور شد
گردد عیان که هست جهان نقش آن نگار
سودای کفر و دین ز خیالم نمی رود
تا دیده ام دمیده برویش خط غیار
تابنده شد ز پرده هر ذره آفتاب
چون ظلمت منی و توئی رفت برکنار
سیر و سلوک حق کسی شد درین طریق
کوبا خداست دایم و از خود کند فرار
اسرار کشف در خور هر گوش و فهم نیست
دم درکش ای اسیری و سر را نگاه دار
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.