هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد دوری معشوق و رنج‌های عشق شکایت می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که به او رحم کند و دیگر دلش را نیازارد. شاعر عشق را سوزان و گدازنده توصیف می‌کند و از وفاداری خود به معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۷۸

قصد جانم کرد یار دلنواز
ریخت خونم بی گنه آن سروناز

شهسوار حسن گو اسب جفا
با گدای باوفا چندین متاز

بیش ازین دل در غم دوری مسوز
جان من رحمی نما با ما بساز

عاشق آن قامت رعنا کجا
آورد در دیده سرو سرفراز

در نیاز عاشق دیوانه بین
نازکم کن تا بکی ای بی نیاز

عاشق آن باشد که باشد دایما
ز آتش عشق تو در سوز و گداز

در غم عشق است اسیری جان و دل
گر تو هستی رند و عاشق پاکباز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.