هوش مصنوعی: شاعر از دوری از یار و دیار خود ابراز پشیمانی می‌کند و درد هجران را توصیف می‌نماید. او بیان می‌کند که اگر از شدت این درد آگاه بود، هرگز از معشوق خود جدا نمی‌شد. شاعر از رنج هجران می‌نالد و آرزو می‌کند که ای کاش در این غم نمیرد، زیرا دیدار یار می‌تواند او را زنده جاوید کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۸۸

ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خویش
تا چرا دور اوفتادم از دیار و یار خویش

من ندانستم که درد هجر تو زینسان بود
ورنه هرگز کی جدا گشتی من از دلدار خویش

تا چرا زنده بماندم در غم هجران او
هر نفس زین حسرت و غم می کنم انکار خویش

دل بجان آمد ز دست هجر او ورنه کجا
فاش میکردم به پیش هر کسی اسرار خویش

ای اسیری گر بمیری در غم هجران یار
زنده جاوید گرداند بیک دیدار خویش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.