هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، به توصیف جمال و کمال معشوق و تأثیر آن بر عاشقان میپردازد. شاعر از زیبایی بینظیر معشوق، تأثیر نور وجودش بر جهان، و رنج عاشقان در فراق سخن میگوید و در نهایت، به وصال و دیدار معشوق آرزو میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و سوختن در آتش عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۸۷
دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش
با عاشقان نمود رخ بی مثال خویش
چون حسن خود بدید در آئینه شد چنین
آشفته کرشمه و غنج و دلال خویش
ای آفتاب حسن چو ما ذره توایم
یارب مساز کم ز سرما ظلال خویش
از نور مهر روی تو عالم منور است
اظهار کرده به دو عالم کمال خویش
عشاق را به آتش هجران بسوختی
برسوخته بریز زلال وصال خویش
بگشا نقاب زلف بروز آرشام را
دیوانه ساز خلق جهان از جمال خویش
خود را به پیش یار اسیری نثار کن
در بزم وصل او چو نداری مجال خویش
با عاشقان نمود رخ بی مثال خویش
چون حسن خود بدید در آئینه شد چنین
آشفته کرشمه و غنج و دلال خویش
ای آفتاب حسن چو ما ذره توایم
یارب مساز کم ز سرما ظلال خویش
از نور مهر روی تو عالم منور است
اظهار کرده به دو عالم کمال خویش
عشاق را به آتش هجران بسوختی
برسوخته بریز زلال وصال خویش
بگشا نقاب زلف بروز آرشام را
دیوانه ساز خلق جهان از جمال خویش
خود را به پیش یار اسیری نثار کن
در بزم وصل او چو نداری مجال خویش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.