هوش مصنوعی: این متن به زیبایی‌های معشوق و عشق الهی می‌پردازد. شاعر از جمال و حسن معشوق سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که عارفان به این زیبایی اعتراف دارند. او تأکید می‌کند که در دنیا چیزی جز یار وجود ندارد و عاشقان در مذهب عشق متحد هستند. همچنین، به تفاوت بین عاشقان (که بر فقر و نیستی تکیه دارند) و زاهدان (که در کبر و هستی خود غرق هستند) اشاره می‌شود. در نهایت، شاعر از وحدت وجود و انعکاس جمال معشوق در آینه دل سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی عرفانی ممکن است برای سنین پایین نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۰۲

بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف
تا او فتاد پرتو رویت بنون و کاف

آئینه جمال تو دیدیم هرچه بود
عارف کسی بود که بدین دارد اعتراف

یارست هرچه هست درین دار غیر نیست
برحق چرا تو نسبت باطل کنی گزاف

عشاق او بمذهب عشقند متفق
در دین عشق کفر بود گر کنی خلاف

بر فقر و نیستی است تولای عاشقان
زاهد ز کبر و هستی خود این همه ملاف

عنقای وحدتم همه جا قاف قرب ماست
مجموع کاینات مرا گشته کوه قاف

آئینه دل تو چو صافست اسیریا
دارد همیشه میل ازین روبروی صاف
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.