هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق بی‌پروا و فداکاری در راه آن سخن می‌گوید. شاعر از درد هجر و شادی وصل می‌گوید و خود را عاشقی صادق و رند معرفی می‌کند که از ناموس و شهرت برای عشقش گذشته است. او از نگاه زاهدانه و درک نکردن عشق حقیقی انتقاد می‌کند و بر پاکی دل و عشق خالص تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۳۲۰

به راه عشق چنان رفت عاشق بی‌باک
که سوخت ز آتش عشق و نکرد فکر هلاک

دلم ز دولت وصل تو شادیی دارد
ز درد هجر اگر بود پیش ازین غمناک

اگر چه شهره شهرم به عاشقی چه غمست
مرا چو جامه ناموس شد به عشق تو چاک

نظر به روی تو داریم از همه رویی
اگر چه دیده زاهد نمی‌کند ادراک

کمال عشق من رند عاشق صادق
نگر که با همه جور تولا احب سواک

نقوش غیر چو از لوح دل فرو شستم
نوشت کاتب حکمت خطی که ثلث مناک

بیا و سر ازل را ز لوح دل برخوان
که هست لوح به معنی اسیر یا دل پاک
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.