۱۷۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۴۲

ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم
جان دو جهان بسته بیکموی تو دیدیم

شد نرگس مخمور تو سرفتنه دوران
آشوب جهان غمزه جادوی تو دیدیم

ما قبله جانها بیقین روی تو گفتیم
محراب جهان را خم ابروی تو دیدیم

زنجیر دل خلق و کمند همه جانها
از سلسله حلقه گیسوی تو دیدیم

هر سو که رخ آرند بهر مذهب و هر دین
روی همه بی روی و ریا سوی تو دیدیم

هر عاشق اگر داد بمعشوق دگر دل
ما عشق همه بررخ دلجوی تو دیدیم

مجموع کتاب و همه آیات و معانی
مکتوب شده بر ورق روی تو دیدیم

خوی خوش عشاق تو ای کان ملاحت
یک شمه بروی تو که از خوی تو دیدیم

چون مهر رخت دید ز هر ذره اسیری
شیدای جهانش همه بر بوی تو دیدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.