هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق و یکتاپرستی شاعر است که در آن، او جز معشوق (خدا یا یار) هیچ مطلوب و محبوب دیگری را در دو جهان نمی‌بیند. شاعر با اشاره به داستان‌های عرفانی مانند یوسف و زلیخا، بر بی‌نظیری و جذابیت معشوق تأکید می‌کند و هرگونه زیبایی و جذابیت دیگر را در سایهٔ او ناچیز می‌شمرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانهٔ عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات به داستان‌های پیچیدهٔ عرفانی مانند یوسف و زلیخا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۴۱

ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم
از روی بتان غیر تو محجوب ندیدیم

بودیم بسی ناظر رخساره خوبان
جز حسن تو هرگز ز رخ خوب ندیدیم

منظور زلیخا بجز از حسن تو کی بود
بی حسن تو مایوسف یعقوب ندیدیم

تا حسن تو ننمود رخ از پرده عالم
در ملک جهان فتنه و آشوب ندیدیم

آیات رخت را دو جهان گر چه کتابست
جز روی تو ما کاتب و مکتوب ندیدیم

جز یار که هر دم بدگر نام نشانست
ما رب و ربوبیت و مربوب ندیدیم

از جذبه عشقش چو رسیدیم بجانان
جز دوست دگر جاذب و مجذوب ندیدیم

در کعبه و بتخانه بعشق تو دویدیم
غیر از رخ زیبای تو مرغوب ندیدیم

حقا که اسیری بجز آن یار درین دار
جستیم دگر طالب و مطلوب ندیدیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.