۱۳۰ بار خوانده شده
از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم
وز آتش سودای تو در سوز و گدازیم
در گوشه محراب خم ابروی جانان
پیوسته با خلاص به اوراد و نمازیم
محروم نیم از حرم وصل تو یکدم
از روز ازل با تو چو ما محرم رازیم
هر لحظه دگر عشوه کند شاهد حسنت
ماواله و شیدای چنان عشوه و نازیم
ما جان و جهان و سر و زر از پی معشوق
در کوی غم عشق همه پاک ببازیم
در آتش هجران تو چون عود درین راه
بربوی وصال تو بسوزیم و بسازیم
از روی حقیقت همه یارست اسیری
ما عارف اشیا نه بتقلید و مجازیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
وز آتش سودای تو در سوز و گدازیم
در گوشه محراب خم ابروی جانان
پیوسته با خلاص به اوراد و نمازیم
محروم نیم از حرم وصل تو یکدم
از روز ازل با تو چو ما محرم رازیم
هر لحظه دگر عشوه کند شاهد حسنت
ماواله و شیدای چنان عشوه و نازیم
ما جان و جهان و سر و زر از پی معشوق
در کوی غم عشق همه پاک ببازیم
در آتش هجران تو چون عود درین راه
بربوی وصال تو بسوزیم و بسازیم
از روی حقیقت همه یارست اسیری
ما عارف اشیا نه بتقلید و مجازیم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.