هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی است که به بیان وحدت وجود و کثرت در عین وحدت میپردازد. شاعر خود را به عنوان منشأ همه چیز توصیف میکند، همۀ تضادها و دوگانگیهای جهان را در خود جمع کرده و در عین حال یگانه و بیهمتا است. او همۀ صفات و نقشها را به خود نسبت میدهد، از طبیعت گرفته تا مفاهیم انتزاعی، و بر این تأکید دارد که در همه چیز حاضر و ناظر است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفان اسلامی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم استفادهشده ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده و نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۴۰۷
من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسماستم
هم نقش موج و قطره ام، هم جوی و هم دریاستم
اول منم، آخر منم، باطن منم، ظاهر منم
غایب منم، حاضرمنم، یکتای بی همتاستم
وحدت منم، کثرت منم، معنی منم، صورت منم
هم نور و هم ظلمت منم، پنهان و هم پیداستم
ساکن منم، سایر منم، بی بال و پرطایر منم
در دورها دایر منم، چون قطب پابرجاستم
علوی منم، سفلی منم، دنیی منم، عقبی منم
حجت منم، دعوی منم، عین همه اشیاستم
عالم منم، آدم منم، هم شادی و هم غم منم
هم درد و هم مرهم منم، هم لا و هم الاستم
جنی منم، انسی منم، هم عرش و هم کرسی منم
هم عالم قدسی منم، نور جهان آراستم
عالم منم، عامل منم، عارف منم، واصل منم
مرشد منم، کامل منم، هم مونس دلهاستم
هم شک و هم ایقان منم، هم منع و هم احسان منم
هم کفر و هم ایمان منم، هم مؤمن و ترساستم
بی جا و در هر جا منم، در هر دلی دانا منم
در دیده ها بینا منم، در هرزبان گویاستم
هم زاهدم بی شور و شر، هم عاشقم بی پاو سر
هم از اسیری بیخبر، هم رند ناپرواستم
هم نقش موج و قطره ام، هم جوی و هم دریاستم
اول منم، آخر منم، باطن منم، ظاهر منم
غایب منم، حاضرمنم، یکتای بی همتاستم
وحدت منم، کثرت منم، معنی منم، صورت منم
هم نور و هم ظلمت منم، پنهان و هم پیداستم
ساکن منم، سایر منم، بی بال و پرطایر منم
در دورها دایر منم، چون قطب پابرجاستم
علوی منم، سفلی منم، دنیی منم، عقبی منم
حجت منم، دعوی منم، عین همه اشیاستم
عالم منم، آدم منم، هم شادی و هم غم منم
هم درد و هم مرهم منم، هم لا و هم الاستم
جنی منم، انسی منم، هم عرش و هم کرسی منم
هم عالم قدسی منم، نور جهان آراستم
عالم منم، عامل منم، عارف منم، واصل منم
مرشد منم، کامل منم، هم مونس دلهاستم
هم شک و هم ایقان منم، هم منع و هم احسان منم
هم کفر و هم ایمان منم، هم مؤمن و ترساستم
بی جا و در هر جا منم، در هر دلی دانا منم
در دیده ها بینا منم، در هرزبان گویاستم
هم زاهدم بی شور و شر، هم عاشقم بی پاو سر
هم از اسیری بیخبر، هم رند ناپرواستم
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.