هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به زیبایی‌های معشوق و تأثیر عمیق او بر عاشق می‌پردازد. شاعر از نورانیت و عطر معشوق سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که حضور او کفر را پنهان و ایمان را آشکار می‌سازد. میل جان عاشق تنها به سوی معشوق است و هیچ چیز دیگری را نمی‌طلبد. همچنین، شاعر از درد هجران و اشتیاق وصال می‌گوید و بیان می‌کند که دل دیوانه‌اش تنها در کنار معشوق آرام می‌گیرد.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۵۵

ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو
وی معطر ملک جان از زلف عنبر بوی تو

کفر پنهان گشت و ایمان حقیقی شد عیان
تا نقاب زلف افتاد از جمال روی تو

هر کسی را میل دل باشد بسوی این و آن
میل جان ما بعالم نیست الا سوی تو

حاجیانرا دل طواف کعبه میخواهد ولی
وایه جانم نباشد غیر طوف کوی تو

می برد از عاشقان هر دم بطراری و فن
صبر و هوش و دین و دل آن نرگس جادوی تو

تا ز دست درد هجران جان برد جویای وصل
میرود بی پا و سر در راه جست و جوی تو

چون اسیری کی کند منزل بمأوای دو کون
گر بیابد جا دل دیوانه در پهلوی تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.