۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵۶

ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو
وی کاینات بوده نمود صفات تو

عکس جمال روی تو پیداست از جهان
مرآت حسن روی تو شد کاینات تو

دارند روبروی تو در هر مقام و حال
مؤمن ز کعبه کافر ازین سومنات تو

هر ذره گر چه مظهر خورشید ذات شد
دارد ظهور خاص بهر جای ذات تو

چون روی تو جمال نمود از منات و لات
شد بت پرست عابدلات و منات تو

مخمور و بیخودیم بده ساقی از کرم
یک جرعه از شراب لب چون نبات تو

از تاب مهر نور جمال حبیب شد
از قید هست و نیست اسیری نجات تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.