هوش مصنوعی: این شعر عرفانی به زیبایی و جمال الهی اشاره دارد که بر همه جهان تابیده و دو عالم را از تجلی خود ساخته است. شاعر بیان می‌کند که برای جلوگیری از دیدن حسن الهی توسط دیگران، دو عالم از نام غیر پاک شده‌اند. عاشقان در بازار عشق، همه چیز را برای وصال معشوق فدا می‌کنند و در راه فنا و محو، وجود خود را خالص می‌سازند. در نهایت، سالکان راه فنا، رخت هستی را در ملک نیستی می‌اندازند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از اصطلاحات خاص عرفانی مانند 'محو'، 'فنا'، و 'تجرید' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. این متن برای افرادی مناسب است که با ادبیات عرفانی آشنایی دارند و توانایی تحلیل مفاهیم پیچیده را دارند.

شمارهٔ ۴۶۹

ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخته
همچو مه تابان دو عالم زان تجلی ساخته

تا نه بیند چشم غیری حسن جان افزای دوست
هر دو عالم را ز نام غیر واپرداخته

بهر اظهار کمال خود ز خانه شاه عشق
با سپاه حسن در میدان امکان تاخته

عاشقان از شوق روی دوست در بازار عشق
هر دو عالم را ز بهر وصل او درباخته

تا کند خالص وجود عاشق از بیگانگی
بارها در بوته محو و فنا بگداخته

در مقام صحو بعدالمحو جانبازان راه
طالب و مطلوب رااز یکدگر نشناخته

چون اسیری سالکان راه تجرید و فنا
رخت هستی را بملک نیستی انداخته
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.