۱۲۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳

جام جهان نما دل انسان کامل است
مرآت حق نما بحقیقت همین دل است

دل مخزن خزاین سرالهی است
مقصود هر دو کون ز دل جو که حاصل است

مهر جمال دوست ز هر ذره عیان
بیند دلی که با مه رویش مقابل است

محروم شد ز دولت و از عمر برنخورد
هرکس که او ز لذت دیدار غافل است

جانا مجو ز خاطر من شادی و نشاط
ما را چو پای دل بغم عشق در گل است

زهاد را بجنت و حورست میل و دل
جانهای عاشقان بجمال تو مایل است

از قید هست و نیست اسیری چو وارهید
زان دم مرا بکوی وصال تو منزلست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.