۱۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵

بازم خدنگ غمزه زنی بر دل آمده است
بازم ز عشق واقعه ای مشکل آمده است

بر دیگران کشیده خدنگ جفای خویش
این نکته ام ز یار بسی بر دل آمده است

آنکو نکرد سجده بمحراب ابرویی
مردود شد ز قبله که ناقابل آمده است

نخل ترت که آب گل و یاسمین بریخت
تا در کدام آب و هوا حاصل آمده است

شاهی بکوی عشق گر افتاده ای منال
پایت ز آب دیده خود در گل آمده است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.