هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد و رنج عاشق از جفاهای معشوق است. شاعر خود را اسیر و فدایی معشوق میداند و از جمال و لطف او سخن میگوید، حتی اگر با تیغ بیرحمی او زخمی شود. همچنین، اشارهای به مقام والای معشوق دارد که نام او بر زبان یارانش جاری است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه، نیاز به درک و تجربهی عاطفی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۴۸
ای در درون خسته نشان خدنگ تو
جانم جراحت از مژه تیز چنگ تو
گر لطف مینمائی وگر تیغ میزنی
گردن نهاده ام چو اسیران به جنگ تو
ما خود فتاده ایم، ز ما برمدار دل
ای خاکسار گشته سر ما به سنگ تو
ای تازه گل که رشک بهارست عارضت
خالی مباد این چمن از آب و رنگ تو
شاهی، ز ننگ بود که نامت نبرد یار
آری، حجاب راه تو شد نام و ننگ تو
جانم جراحت از مژه تیز چنگ تو
گر لطف مینمائی وگر تیغ میزنی
گردن نهاده ام چو اسیران به جنگ تو
ما خود فتاده ایم، ز ما برمدار دل
ای خاکسار گشته سر ما به سنگ تو
ای تازه گل که رشک بهارست عارضت
خالی مباد این چمن از آب و رنگ تو
شاهی، ز ننگ بود که نامت نبرد یار
آری، حجاب راه تو شد نام و ننگ تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.