۱۸۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۵

چه شوخیست که در چشم پر فتن داری؟
چه شیوه است که در زلف پر شکن داری

تو ای رقیب، چه میخواهی از من بیدل
که در میانه همین قصد جان من داری

حدیث خسرو وشیرین به دور تو گم شد
که عاشقان بلاکش چو کوهکن داری

تو خون گرفته چه آئی بکوی او هر دم؟
مگر چو من هوس خون خویشتن داری؟

ببرد شیوه چشمت . . . دل شاهی
هنوز تا تو در این شیوه ها چه فن داری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.