هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربیات روحانی و عرفانی خود سخن می‌گوید. او از رهایی از رنج‌ها و رسیدن به آرامش درونی از طریق قناعت و خرد می‌گوید، و از لطف خداوند و راهنمایی‌های خرد قدردانی می‌کند. همچنین، او به زندگی ساده و دوری از حرص و طمع تأکید دارد و از دوران پیری و تجربیات خود یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ١١۴ - وله ایضاً

این منم باز که در باغ بهشت افتادم
وز سفر کآن بحقیقت سقرست آزادم

این نه خوابیست که می بینم اگر پنداری
کز پس آنهمه اندوه چنین دلشادم

گر چه بیداد فلک بود ولی شکربرآنک
داد لطف و کرم والی سلطان دادم

دستگیر ار نشدی حق که توانستی خاست
آنچنان سخت که ناگاه ز پا افتادم

گرنه فریاد رسی همچو خرد داشتمی
زود بودی که رسیدی بفلک فریادم

خردم راه قناعت بنمود از ره لطف
جز بدان راه که او گفت قدم ننهادم

منم آن آب قناعت زده بر آتش حرص
که سراسر کره خاک نماید بادم

شد چو طفلان دلم از مکتب شاگردی سیر
ز آن زمان باز که پیر خرد است استادم

خالقم را شده ام خادم از اخلاص چنانک
که ز مخدومی مخلوق نیاید یادم

چه کنم ملک خراسان چه کشم محنت جان
وقت آنست که پرسی خبر از بغدادم

گرنه زین مولد و منشاست ولی سعدی گفت
نتوان مرد بسختی که من اینجا زادم

زین وطن گر بروم هست خریدار بسی
گوهری را که بود زاده طبع رادم

می نخواهم شدن از کوی قناعت بیرون
سیل افلاس گر از بن بکند بنیادم

پیرو ابن یمینم ره خرسندی پیش
دو سه روزی که درین دیر خراب افتادم

نبود صحبت شیرین پسران بی شوری
ز آنسبب کوه نشین بر صفت فرهادم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ١١٣ - ایضاً عرض اخلاص و مدح امیر ابونصر بن علی
گوهر بعدی:شمارهٔ ١١۵ - وله در مدح علاءالدین حسین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.