هوش مصنوعی: این شعر یک غزل عرفانی و اخلاقی است که در آن شاعر از باد صبا می‌خواهد تا پیام‌های عاشقانه و درخواست‌هایش را به شخصی به نام خسرو آفاق برساند. شاعر در این شعر به توصیف فضایل اخلاقی و کرم‌گستری این شخصیت پرداخته و از عنایت و لطف او سخن می‌گوید. همچنین، شاعر به بیان احساسات خود درباره‌ی دوری از این شخصیت و آرزوی دیدار او می‌پردازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و ادبی است که برای درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ١۶٢ - وله

از من ای باد صبا لطف بود گر سحری
ببر خسرو آفاق رسانی خبری

قدوه اهل کرم یونس طاهر نسب آنک
بحر و کان را نبود با دل و دستش خطری

آن عطا پاش که همتاش بصحرای وجود
نارد از کتم عدم مادر ارکان پسری

و آنکه طوطی طبیعت نشود نطق سرای
تا ز شکرش نبود در دهن او شکری

چون بدان حضرت با رفعت میمون برسی
عرضه دار از من و از حال من آنجا قدری

که مرا هست یقین آنکه سوی ابن یمین
بودت از عین عنایت گه و بیگه نظری

چه خطا رفت که امسال نبینم چون پار
نکند بر در او موکب لطفت گذری

راستی را نپسندد خرد از همچو منی
با وجود چو توئی جستن جود از دگری

آفتاب کرمی سایه ازو باز مگیر
تا بدانند که کردست عنایت اثری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ١۶١ - قصیده عیدیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.