هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان عاشقی بیان میشود که دلباخته نرگسهای مست و زلفهای پریشان معشوق است. شاعر از تأثیرات عشق و جمال معشوق بر خود و دیگران سخن میگوید و از فتنههای مکارانه و فریبهای عشق هشدار میدهد. همچنین، اشارهای به تأثیر عشق بر کسبوکار و حالات مختلف افراد دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژهها و مضامین مانند فریب و مکر نیاز به درک بالاتری از روابط انسانی دارد.
شمارهٔ ۲۳۱
ای نرگس مست تو برده دل هشیاران
با عقل خود اغیارند از عشق رخت یاران
زلف تو کند پیدا احوال پریشانم
چشم تو برد دل را با خانه بیماران
گر نیست ترا رحمت بر حالت من شاید
خفته چه خبر دارد از حالت بیداران
بر خاک سر کویت بادی که گذر یابد
آتش زند از غیرت بر کلبه عطاران
تا باده فروش آمد لعل لب میگونت
افتاد بسی نقصان در مکسب خماران
پر مکر و فریبست آن چشم خوش مستانه
زنهار بترس ای دل از فتنه مکاران
تا ابن یمین دارد مهر رخ تو در دل
دیوانگئی هستش مانند پری داران
با عقل خود اغیارند از عشق رخت یاران
زلف تو کند پیدا احوال پریشانم
چشم تو برد دل را با خانه بیماران
گر نیست ترا رحمت بر حالت من شاید
خفته چه خبر دارد از حالت بیداران
بر خاک سر کویت بادی که گذر یابد
آتش زند از غیرت بر کلبه عطاران
تا باده فروش آمد لعل لب میگونت
افتاد بسی نقصان در مکسب خماران
پر مکر و فریبست آن چشم خوش مستانه
زنهار بترس ای دل از فتنه مکاران
تا ابن یمین دارد مهر رخ تو در دل
دیوانگئی هستش مانند پری داران
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.