۱۳۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ١٧

ز هی فرخنده جایی خوش مقامی
که خجلت می دهد خلد برین را

نقوش دل فریب جان فزایش
ببرد آب نگارستان چین را

ندانم کین ارم یا باغ مینوست
که حیرت بینم از وی آن و این را

صفای سلسبیل و نزهت خلد
بخاطر نگذرد روح الامین را

ز منظرگاه بالا چون ببینید
روان در زیر او ماء معین را

از آن ساعت که می بر کف نهادی
در او صاحبقران بی قرین را

خرد با روح می گوید که بشتاب
ببین بزم بزرگ خرده بین را

چو می بینی به کف جام مروق
به نزهتگه بهاء ملک و دین را

وزیر شه نشان کز رشح کلکش
سواد عین زیبد حور عین را

دل اندر وی به عشرت شاد بادا
سرافراز زمان فخر زمین را

ولی باید که نگذارد به دل در
که بگذارد بذل ابن یمین را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ١۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ١٨
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.