هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و ارادت خود به شخصی بلندمرتبه (شاه) میگوید و او را قبلهگاه خود میداند. او از تربیت و لطف این شخص بهره برده و آن را مایه شادی خود میداند، اما دربان مانع از رسیدن او به مقصودش میشود که این را نیز بخشی از سرنوشت پریشان خود میپندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و ادبی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین استفاده از استعارهها و اصطلاحات خاص شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.
شمارهٔ ٧۴
احرام بستم از پی عالیجناب شاه
کز کائنات قبله بگزیده منست
گفتم که خاک درگه او در کشم بچشم
کان توتیای روشنی دیده منست
نوشم شراب تربیت از جام لطف او
کان اصل شادی دل غمدیده منست
دربان مرا ز مقصد امید باز داشت
این نیز هم ز طالع شوریده منست
کز کائنات قبله بگزیده منست
گفتم که خاک درگه او در کشم بچشم
کان توتیای روشنی دیده منست
نوشم شراب تربیت از جام لطف او
کان اصل شادی دل غمدیده منست
دربان مرا ز مقصد امید باز داشت
این نیز هم ز طالع شوریده منست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ٧٣
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.