۱۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ٢۴٢

با خرد گفتم ای مدبر کار
که بدانش چو تو نشان ندهند

چیست حکمت که از خزانه غیب
برگ کاهی به راستان ندهند

بخسیسان دهند نعمت و ناز
اهل دلرا بجان امان ندهند

آنچه با جاهلان سفله دهند
با بزرگان نکته دان ندهند

گنج و دولت دهند نادانرا
با هنر پیشه نیم نان ندهند

سفله بر صدر و اهل دانش را
بغلط ره بر آستان ندهند

گجروان را دهند خرمن ها
قوت یکشب به نیکوان ندهند

مگسان را دهند شکر و قند
با همایان جز استخوان ندهند

عقل گفت اینحدیث نشنیدی
هر که را این دهند آن ندهند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٢۴١
گوهر بعدی:شمارهٔ ٢۴٣
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.