هوش مصنوعی: این متن شعری است که در مدح و ستایش هنر و صاحب‌هنر سروده شده است. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، فضایل هنر و تأثیر آن بر صاحبان هنر و خرد را توصیف می‌کند. همچنین، به نقش هنر در جلب توجه و تحسین دیگران اشاره می‌شود و از حسد و بی‌هنری نیز سخن به میان می‌آید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و عرفانی است که درک آن به دانش زبانی و بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ٢۴٨

بوستان گل فضل و گل بستان هنر
سیف دین ای ز وجود تو هنرها موجود

بکر فکرت دل صاحبنظران برباید
چون زکتم عدم آید سوی صحرای وجود

مهر رایت چو بر اقلیم هنر سایه فکند
طالع اهل هنر شد متوجه بسعود

ذهن وقاد تو از سلک معانی گه نظم
بسرانگشت بیان باز گشادست عقود

تا در اقلیم هنر نوبت شادیت زدند
بنده گشت از دل و جان همچو ایازت محمود

گر زند تیر فلک با تو دم از شعر بلند
خرد از بانگ دهل فرق کند نغمه عود

ور حسد میبرد از رای تو خورشید رواست
بی هنر آنکه در آفاق کسش نیست حسود

پیش صاحبنظران بر سر بازار هنر
گوهری کو نبود نظم تو باشد مردود

قطعه ئی نزد من آوردی و از غایت لطف
روی بر خاک نهاد آبحیاتش بسجود

گر چه یک قافیه ذالست ولی گوهر خود
سیف از آنقطعه غرا بهمه خلق نمود

التماس فرجی کرده و دستار زمن
بخدائی که جز او نیست خرد را معبود

بحکیمی که درین خیمه نه پشت فلک
قرص خورشید کماجش بود و صبح عمود

کز تو جان باز ندارم ز مروت لیکن
چکنم نیست مرا دسترسی در خود جود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٢۴٧
گوهر بعدی:شمارهٔ ٢۴٩
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.