هوش مصنوعی: این متن بیانگر ناامیدی و تاریکی در زندگی است، اما در عین حال امید به طلوع صبح امید و پایان شب یلدا دارد. شاعر از روز روشنی می‌گوید که از افق برمی‌آید و پرچم شب را از سر جهان برمی‌دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، موضوعات ناامیدی و امید نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ٣٢٣

فلک آنست که یکروز بپایان نبرد
تا دلم را ببلای چو شبی نسپارد

روز روشن ز شب تیره سیه تر گردد
گر ز حالم رقمی عقل بر او بنگارد

کرده روزم چو شب تیره ولی صبح دلم
گر همه خود شب یلداست بروزش آرد

طمعم هست که روزی بدمد صبح امید
وز شب تیره حرمان اثری نگذارد

روز روشن چو بر آرد ز افق رایت نور
پرچم شب ز سر جمله جهان بر دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٣٢٢
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣٢۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.