۱۵۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ٣٢٩

کی تواند بود بی وجه معاش
هر که اندر عالم هستی بود

لیکن از ساقی می افزون خواستن
نزد هشیاران ز بد مستی بود

با کفاف روزگار ایدل بساز
کز خوشی گر بگذری کستی بود

کفه میزان تهی باشد بلند
وانکه پر بارست در پستی بود

نی شکر دارد از آن در بند ماند
سرو آزاد از تهی دستی بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٣٢٨
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣٣٠
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.