هوش مصنوعی:
شاعر در این متن بیان میکند که دوستی ندارد تا به او یادآوری کند که زندگی همیشه در حال تغییر است و روزگار بین اقبال و ادبار در نوسان است. او سپاسگزار خداوند است که پس از هر شب، روزی دوباره میآید و تأکید میکند که نباید به خاطر نوسانات زندگی غمگین شد، بلکه باید شاد بود و پذیرفت که همه چیز در گذر است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و درک نوسانات زندگی نیاز به بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین، زبان شعر کهن ممکن است برای کودکان دشوار باشد.
شمارهٔ ٣۵٢
مرا دوستی کو که با دشمنم
بگوید که این نکته میدار یاد
که گر دادت اقبال دور فلک
ور ادبار ازو بهره ما فتاد
سپاس از خدای جهان آفرین
که هر شام آمد پس از بامداد
از ادباد و اقبال ما و شما
سپهر برین داد روزی بباد
چو خواهد گذشتن همان و همین
چرا غم خورم من چه باشی تو شاد
بگوید که این نکته میدار یاد
که گر دادت اقبال دور فلک
ور ادبار ازو بهره ما فتاد
سپاس از خدای جهان آفرین
که هر شام آمد پس از بامداد
از ادباد و اقبال ما و شما
سپهر برین داد روزی بباد
چو خواهد گذشتن همان و همین
چرا غم خورم من چه باشی تو شاد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ٣۵١
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣۵٣
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.