هوش مصنوعی:
شاعر در این متن بیان میکند که از این پس به درگاه مخلوق نخواهد رفت و به جای آن، به کنج عزلت و خلوت خود پناه خواهد برد. او از آشفتگی و بیقراری روحی خود میگوید و خراباتی را به عنوان جایگاهی آرامشبخش توصیف میکند. شاعر همچنین به یاری اشاره میکند که مانند تیر، قدرتمند و اثرگذار است و از غمهایش سخن میگوید. در ادامه، او به زیبایی و لطافت معشوق خود اشاره کرده و سوگند میخورد که خداوند به حکمت خود، جهان را آفریده است. در پایان، شاعر خود را از خوبی و بدی جهان فارغ میداند و همهچیز را به خداوند متعال نسبت میدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است درک آن را برای سنین پایینتر دشوار کند.
شمارهٔ ۴٧١
دیگر نروم بر در مخلوق ازین پس
آسیمه سری تا بکی امبارم ازین پس
جمعیت خاطر چو بود کنج خرابم
خرمتر ازین قبه مینای مقرنس
زین پس من و یاری که قدر است چو تیرم
از بار غمش گشت چو ابروی مقوس
منشور لطافت رخ آن کبک خرامست
طغرای وی از غالیه خطیست مطوس
سوگند بدان صانع قادر که بحکمت
کردست شفاخانه زنبور مسدس
کز نیک و بد کار جهان فارغ و فردم
المنته لله تعالی و تقدس
آسیمه سری تا بکی امبارم ازین پس
جمعیت خاطر چو بود کنج خرابم
خرمتر ازین قبه مینای مقرنس
زین پس من و یاری که قدر است چو تیرم
از بار غمش گشت چو ابروی مقوس
منشور لطافت رخ آن کبک خرامست
طغرای وی از غالیه خطیست مطوس
سوگند بدان صانع قادر که بحکمت
کردست شفاخانه زنبور مسدس
کز نیک و بد کار جهان فارغ و فردم
المنته لله تعالی و تقدس
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴٧٠
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴٧٢
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.