۱۵۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴٧۵

صاحبا چون یمین دولت و دین
کرد خالی ز مرغ روح قفس

زو یتیم و یتیمه ئی دیدم
در سرای سپنج مانده و بس

چون برفت او ز هر طرف برخاست
خاطبانرا بر آن یتیمه هوس

خاطبان کفو آن یتیمه نیند
تو بفریاد این یتیم برس

زانکه تا این یتیم زنده بود
ننماید یتیمه روی بکس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴٧۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴٧۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.