هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تغییر رویکرد خود در سرودن شعر می‌گوید. او دیگر نه از روی هوس غزل می‌سراید و نه به طمع قصیده. همچنین، تمایلی به سرودن مرثیه یا هجو ندارد. شاعر از ابن‌یمین می‌خواهد که دام طمع نکشد و به شرایط فعلی خود قانع باشد. او به نعمت‌های خداوند مانند سلامتی و معاش اشاره می‌کند و از ناسپاسی پرهیز می‌دهد. در پایان، شاعر به آرامش و رهایی از دغدغه‌ها دعوت می‌کند و به زندگی کوتاه در این دنیا اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴٧٧

مدتی شعر بهر گونه که آمد گفتم
لفظ و معنیش بدانسان که پسندد همه کس

غزل از روی هوس بود و قصائد ز طمع
نه طمع ماند کنون در دل تنگم نه هوس

بر مراثی و هجا نیز گرایش نکند
بر دل افشاندنم از فکرت تاریک قبس

زین پس ای ابن یمین دام طمع باز مکن
عنکبوتی ز تو لایق نبود بهر مگس

صحت و وجه معاش و همه اسباب بکام
ناسپاسی مکن انصاف بده اینت نه بس

بنشین فارغ و تیمار منه بر دل از آن
که چو شاهان نبود موکبت از پیش وز پس

شکر شکر ز طوطی روان باز مدار
دو سه روزی که بماندست درین تیره قفس
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴٧۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴٧٨
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.