هوش مصنوعی:
در این متن، شاعر از غم و درد دل خود میگوید و از فلک شکایت میکند. سپس به توصیف شاه ابوبکر علی میپردازد که بهعنوان فردی بخشنده و کریم معرفی میشود و مانند خورشید به همه نور میبخشد. شاعر از مردم میخواهد که به درگاه او پناه ببرند، چرا که او منبع لطف و کرم است و میتواند تلخیهای زندگی را شیرین کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابلدرک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴٩۶
روزی بخرد ابن یمین از غم دل گفت
آندم که فلک بستد ازو هر کم و بیشش
پرسید که آیا بجهان هیچ کریمی
باشد که کند چاره درد دل ریشش
گفتا که بلی شاه ابوبکر علی کوست
شاهی که بود جود و کرم عادت و کیشش
خورشید صفت ذره نوازست از آنست
چون سایه دوان خلق جهان از پس و پیشش
چون مرحمت او همه را شامل حالست
بیگانه همان لطف ازو دید که خویشش
بر ظلم فلک داد ازو خواه که امروز
نوش کرم او شکند تلخی نیشش
رو معتکف درگه او باش که آنست
جائیکه کنند اهل جهان قبله خویشش
آندم که فلک بستد ازو هر کم و بیشش
پرسید که آیا بجهان هیچ کریمی
باشد که کند چاره درد دل ریشش
گفتا که بلی شاه ابوبکر علی کوست
شاهی که بود جود و کرم عادت و کیشش
خورشید صفت ذره نوازست از آنست
چون سایه دوان خلق جهان از پس و پیشش
چون مرحمت او همه را شامل حالست
بیگانه همان لطف ازو دید که خویشش
بر ظلم فلک داد ازو خواه که امروز
نوش کرم او شکند تلخی نیشش
رو معتکف درگه او باش که آنست
جائیکه کنند اهل جهان قبله خویشش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴٩۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴٩٧
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.