۱۴۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۴۴

ای برادر هیچ اگر داری ز حال خود خبر
پس چرا باید که باشد یکدمت پروای قال

در تو حد کوش و وقت خویشرا ضایع مکن
ا ز تکثر می نیاید هیچ حاصل جز ملال

آنچه داری گر بر آن افزون کنی نقصان تست
و آنچه دانی گر بیفزائی بر آن یابی کمال

عقل کارآگاه کو را میبرازد سروری
حیف باشد گر کنی از بهر مالش پایمال

مال اگر ز ابن یمین مایل بغیری شد چه شد
گفته ام با دل که از بهر منال ایدل منال

مال را زآغاز فطرت در طبیعت هست میل
واضع اسماش گوئی بهر این گفتست مال

کی بمعشوقی که هر دم عاشق او دیگریست
ملتفت گردند از عین بصیرت اهل حال
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴٣
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.