هوش مصنوعی:
شخصی در تنهایی به فکر فرو رفته و از وضعیت بد خود در سال جاری ناراحت است. او به دلیل حسرت نعمتهای دنیوی مانند مال و منال، اشک میریزد و آه میکشد. در میان این افکار، با خود گفتوگو میکند و امیدوار است که حالش بهتر شود. در پاسخ به خود، متوجه میشود که این افکار باطل و خیالات محال هستند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، موضوعاتی مانند ناامیدی و خودشناسی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۵۵۶
سحر گهی متفکر نشسته در کنجی
بفکر آنکه چرا حال من بد است امسال
ز دیده آب روان و ز سینه آه کشان
ز بهر نعمت دنیا و بهر مال و منال
درین میانه اندیشه ها بدل گفتم
بود که نیک شود خاطر پریشانحال
جواب داد و بگفتا بعهد این مخدوم
ز هی تصور باطل زهی خیال محال
بفکر آنکه چرا حال من بد است امسال
ز دیده آب روان و ز سینه آه کشان
ز بهر نعمت دنیا و بهر مال و منال
درین میانه اندیشه ها بدل گفتم
بود که نیک شود خاطر پریشانحال
جواب داد و بگفتا بعهد این مخدوم
ز هی تصور باطل زهی خیال محال
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵٧
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.