هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از آزادگی و عدم تمایل به بندگی و حرص و آزار سخن میگوید. او بر این باور است که حتی اگر تاج شاهی بر سر نهد، باز هم از آزادگی خود دست نمیکشد. شادی را نمایندگی میکند و از غم و محنت دوری میجوید. همچنین اشاره میکند که زمانه از جهل برخی افراد در تمایز بین خوب و بد رنج میبرد، اما او از این موضوع غمگین نیست، چرا که پیش از این نیز افراد زیادی دلهای تیره داشتهاند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار میباشد. همچنین، استفاده از واژگان و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۶۴٩
آنم که بندگی نکنم حرص و آزار
آزادگیست رسمم و این خود سزد ز من
حقا که بر سر افسر شاهی نبایدم
گر بیم آن بود که صداعی رسد ز من
شادی نمای هستم و از دولت زمان
غم نیز هم نمیخورم از محنت ز من
اکنون زمانه گر چه شمار-از کسی نیافت
کز جهل فرق می نکند کیل را ز من
غمگین مباش ابن یمین ز آنکه پیش ازین
جمعی گرفته اند بدل تیره را ز من
آزادگیست رسمم و این خود سزد ز من
حقا که بر سر افسر شاهی نبایدم
گر بیم آن بود که صداعی رسد ز من
شادی نمای هستم و از دولت زمان
غم نیز هم نمیخورم از محنت ز من
اکنون زمانه گر چه شمار-از کسی نیافت
کز جهل فرق می نکند کیل را ز من
غمگین مباش ابن یمین ز آنکه پیش ازین
جمعی گرفته اند بدل تیره را ز من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴٨
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵٠
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.