۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶٧٠

خرم آنکس که بقعه ئی دارد
و او نه مأمور و نه امیر کسان

کنج عزلت گرفته از عالم
گشته فارغ ز دار و گیر کسان

ز آتش آرزو نتافته دل
چون تنور از پی فطیر کسان

گشته راضی بحکم کن فیکون
رسته از زحمت و ز خیر کسان

داند آزاده ئی که یکچندی
بوده باشد بعنف اسیر کسان

که فراز کلوخپاره خویش
بهتر از مسند و سریر کسان

پشته خار خار پشتک را
نرمتر آید از حریر کسان

رو قناعت گزین که نتوان پخت
قرص امبد از خمیر کسان

پایمزد تو در زمانه بسست
آنکه او هست دستگیر کسان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶٩
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶٧١
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.